-
در رابطه با برنامهریزی تحصیلی میتوان گفت برنامهریزی باید به صورت شخصیسازی شده برای هر دانشآموزی صورت گیرد به این معنی که باید در ابتدا سطح علمی ، توانمندی ، استعداد و مسائل مرتبط در نظر گرفته شود و سپس برنامهای متناسب با دانشآموزی برای پیشبرد تحصیلیاش نوشته شود
-
برنامهریزی نباید خیلی فشرده و با حجم زیاد در ابتدا باشد ، یادمان نرود که رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود ، رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود ، موضوعی که بسیاد در اینجا حائز اهمیت است در ابتدا آهسته رفتن مسیر است و سپس پیوسته بودن آن ، یک ضرب المثل چینی میگه که از آهسته رفتن نترسید؛ فقط از بی حرکت ایستادن بترسید؛ و همچنین در خصوص پیوستگی آیهای از قرآن کریم را ذکر میکنیم ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و النصرنا علی القوم الکافرین. پس باتوجه به مطالب گفته شده میتوان گفت اگر قرار است برنامهای هفتگی و کوتاهمدت تا آزمون آینده یا هفتهی آینده نوشته شود باید باتوجه به نکتهی ابتدایی اولا شخصیسازی شده و متناسب با توانمندی دانشآموز باشد و سپس دروس عمومی و اختصاصی به نحوی در روز پخش گردد تا خیلی فشار زیاد به دانشآموز وارد نگردد ( یعنی به عنوان مثال نهایت دو زمان اختصاصی پشت سر هم قرار گیرد نه بیشتر) هم اینکه میزان نهایی ساعت مطالعه در روز بسته به توانمندی شخصی تنظیم گردد و به عنوان مثال ۳ ساعت در صبح و ۳ ساعت بعد از ظهر تا شب باشد که در مجموع ۶ ساعت میشود یا درصورت داشتن مدرسه، ۳ ساعت از عصر تا شب مطالعه گردد که ۱ بازهی زمانی آن عمومی و ۲ بازهی زمانی آن اختصاصی باشد.
-
و اما میزان مطالعهی هر بازهی زمانی باید چه مقدار باشد؟ تحقیقات نشان داده میزان ساعت مفید مطالعه و گیرایی ذهن به صورت پیوسته حداکثر ۴۵ دقیقه میباشد. و اما این مطلب به صورت میانگین صادق است و گرنه باتوجه به نکتهی اول باید شخصیسازی شود و ممکن است ساعت مطالعهی هر زنگ یک نفر از ۳۰ دقیقه تا ۱ ساعت و ۳۰ دقیقه متغیر باشد و اما بیشتر یا کمتر از این میزان توصیه نمیشود ولی نمیتوان استثنائات را در نظر نگرفت.
-
یک نکتهای که خیلی مهم است، برنامهریزی توسط خود دانشآموز با توجه به فراشناخت خود است. و اما چرا؟ فراشناخت علمی است که در حوزهی علوم شناختی به تازگی مورد توجه زیادی قرار گرفته و در حوزهی آموزش به شدت مورد نیاز. فراشناخت آن شناختی است که فرد در یک سطح بالاتر ، از خود دارد و در هر حوزهای این شناخت و آگاهی متفاوت است. به عنوان مثال در خصوص درس خواند ممکن است یادگیری و فهم یک دانشآموز با توجه به روشی که برای آن انتخاب میکند با دانشآموز دیگر متفاوت باشد، ممکن است دانشآموز اول درس عربی را با یک روش خاص خودش بهتر یاد میگیرد در حالی که دانشآموز دوم همان درس را با روش خاصی دیگر یاد بگیرد. مهم رسیدن به آن روش خاص شخصیسازی شده با توجه به فراشناخت شخص است و بعضا بهتر است که برای یک درس چندین روش متفاوت داشت. بنابراین به عنوان مشاور کار سنجیدهای نیست اگر روشی عمومی برای درسی خاص برای همه دانش آموزاان ارائه داد و همچنین اگر برنامهریزی توسط خود شخص با توجه به فراشناختش صورت گیرد میتواند با اصلاحاتی که مشاور در خصوص برنامهریزی انجام میدهد به برنامهای بهینه و شخصیسازی شده دست یابد.
-
خب سوالی دیگر سرعت مطالعه است. آیا باید هرچه سریعتر درس را خواند و تمام کرد و یا برعکس؟ خب باز نمیتوان قانونی کلی گفت و درس به درس و شخص به شخص متفاوت است ولی نکتهای در اینجا حائز اهمیت است؛ سرعت باید روندی طبیعی و بهینه داشته باشد و این را دانشآموز باید با توجه به فراشناختش به آن دست یابد و قطعا سرعت بهینهی هر شخص از حداکثر سرعت آن بسیار پایینتر است. مثالی را مطرح میکنیم: دلیل ایجاد سلولهای سرطانی زیادهروی سرعت رشد آنهاست و در بسیاری از موارد بدن جلوی این زیادهروی در سرعت رشد را میگیرد وکاهش میدهد تا به حالت بهینه خود نزدیک شود.و اما مثالی دیگر: حتما داستان خرگوش و لاک پشت را به خاطر دارید. کدام برندهی نهایی مسابقه شد؟ لاکپشتی که با سرعت بهینه خود و پیوستگی در این سرعت به هدفش رسید.
-
برنامهریزی باید به صورت هفتگی اصلاح گردد. و اما چطور؟ فضاپیمای آپولو در زمان خودش از هر ۳۰ دقیقه که در مسیر به سمت ماه بود ۲۹ دقیقه آن را صرف اصلاح خطاهای مربوط به منحرف شدن از مسیر میکرد و پیچیدهترین و گرانقیمت ترین و دقیقترین تکنولوژی روز را داشت. آیا منطقی است که شمای دانشآموز( به عنوان انسان با کلی محدودیتهای مکانی و زمانی ) در پیمودن مسیرتان به سمت موفقیت تحصیلی یا کنکور بتوانید بهتر عمل کنید؟!بهترین گزینه برای اصلاح، دادن آزمونهای جامع کوتاهمدت است چرا که شما به هر دفعه آزمون دادن یک درکی کلی از درستی مسیری که در کوتاه مدت در درسخواندن و تست زنیهایتان انجام دادهاید پیدا میکنید و در هنگام برنامهریزی برای هفتهی آیندتان میتوانید با فراشناختی که با آزمون دادن پیدا کردهاید مسیرتان را همانند آپولو اصلاح کنید و در تقسیم بندی زمانها و دروس مورد مطالعه ، اینکه چقدر تشریحی بخوانید با چقدر تستی ، چقدر اختصاصی یا عمومی ، تمرکز بیشتر بر کدام درسها باشد ، روش درسخواندن کدام دروس باید تغییر کند و مسائل مرتبط بسیار بتوان دقیق و بهینه عمل کرد.
-
روش پخش دروس: برای مطالعه هفتگی و روزانه باید با توجه به دو موضوع باشد.یکی عمومی یا اختصاصی بودن و یکی با توجه به ضرایب دروس در کنکور.در هر روز باید تعداد بازههای زمانی مطالعهی اختصاصی ۲ برابر بازههای زمانی عمومی باشد و در کل باید متناسب با ضرایب تنظیم گردد که این تنظیم نه تنها در روز بلکه در هفته باید رعایت گردد. در بین خود دروس اختصاصی نیز باید پخش دروس متناسب با اهمیت ضرایب صورت پذیرد.به عنوان مثال ضریب ریاضی ۴ و شیمی ۲ در کنکور ریاضی میباشد پس باید حداقل ۲ برابر زمان شیمی برای ریاضیات وقت گذاشت چون ارزش هر تست ریاضی ۲ برابر ارزش شیمی است. نکتهی سومی نیز هست و آن برنامه ریزی باتوجه به نقاط قوت و ضعف دانشآموز در آزمونهاست که بعضا اگر درسی خیلی ضعیف عمل شد با بیشتر وقت گذاشتن میتوان آن را جبران کرد.فراموش نشود که میزان مطالعه در هفته نیز باید از قوانین ضرایب کنکور پیروی کند.
-
و اما برنامهریزی چه فایدهای دارد؟ خیلی ساده و بدیهی است که در دنیای امروز هیچ موفقیتی بدون برنامهریزی دقیق اتفاق نمیافتد. نکته اینجاست که وقتی شما برنامهریزی میکنید و میدانید قرار است فردا چه کاری انجام دهید دیگر نیازی نیست کلی زمان را صرف تصمیم گیریهایتان بگذارید که چه بخونید یا نخوانید یا اینکه تشریحی کار کنید یا تستی و غیره. به این صورت در زمان و انزژیتان صرفهجویی میکنید. بسیاری از تمداران بزرگ دنیا حتی فردی را مسئول تصمیمگیری در مورد پوشیدن لباسهای روزانهشان در اختیار دارند تا حتی در این میزان نیز نیازی به تصمیم گیری و صرف بیهوده ی انرژی و زمان نیاز نباشد.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت